Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-06@02:03:00 GMT

واکاوی یک معمای متناقض در مورد دونالد ترامپ!

تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۳۰۲۵۸

واکاوی یک معمای متناقض در مورد دونالد ترامپ!

فرارو-اخیرا کیفرخواست جدیدی علیه "دونالد ترامپ" رئیس جمهور سابق آمریکا با محوریت نقش آفرینی منفی او در قالب حادثه ششم ژانویه و حمله حامیان افراطی اش به کنگره آمریکا و البته تلاش های او جهت مداخله مخرب با هدف تغییر نتیجه نهایی انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 آمریکا صادر شده است. مساله ای که سبب شده تا او برای سومین بار جهت تفهیم اتهام، به دادگاه فراخوانده شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به بیان ساده تر، او در این زمینه هتریک کرده است. بگذریم که او پیشتر به واسطه ماجرای رشوه خود به یک بازیگر فیلم های پورنوگرافی نیز از سوی دادگاه منهتن نیویورک با پیگرد قضایی و حکم بازداشت موقت رو به رو شد.

به گزارش فرارو؛ مساله ای که تاکنون در تاریخ روسای جمهور آمریکا بی سابقه بوده است. با این حال، علی رغم تمامی این پرونده های قضایی که علیه ترامپ وجود دارد و افشاگری های گسترده ای که علیه وی می شود، شاهد یک واقعیت عجیب با محوریت رویکرد حامیان حزب جمهوری‌خواه در مورد او هستیم: ترامپ همچنان محبوب‌ترین سیاستمدار جمهوریخواه در چهارچوب معادلات سیاست داخلی حزب مذکور برای تعیین نامزد نهایی آن در قالب انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا است.

در این راستا، بر اساس جدیدترین نظرسنجی ها که مورد تایید نیروها و عوامل وابسته به حزب جمهوری‌خواه نیز است، ترامپ از چیزی در حدود 37 درصد محبوبیت بیشتری در قیاس با "ران دی سانتیس"(فرماندار کنونی فلوریدا)، نزدیکترین رقیب خود برخوردار است. مساله ای که عملا حاکی از حاکمیت تمام عیار دونالد ترامپ بر حزب جمهوری‌خواه و حمایت محکم و قاطع رای دهندگان این حزب از وی است.

با این همه، یک سوال عمده و اساسی مطرح است: چرا یک‌چنین فردی با سیلی از افشاگری و پرونده های قضایی که علیه او مطرح می شود، به جای سقوط آزاد، نه تنها محبوبیت خود را حفظ می کند بلکه حتی آمارها بعضا از افزایش آن(محبوبیتش) نیز حکایت دارند؟ به نظر می رسد که جهت پاسخ به این پرسش می توان 4 مولفه عمده و محوری را مورد توجه قرار داد.

1: ترامپ معادل با کلیت حزب جمهوریخواه شده است

برخی ناظران و تحلیگران بر این باورند که نوعِ بازیگری ترامپ به عنوان یک سیاستمدار عضو حزب جمهوری‌خواه در سال های اخیر به شیوه ای بوده که عملا او را به مثابه جلوه عینی و کلیت حزب مذکور چه نزد حامیان این حزب و چه سیاستمداران و چهره های برجسته فعال در آن تبدیل کرده است. از این چشم انداز، این طیف ها هرگونه اقدام علیه ترامپ را ولو حتی اگر اسناد و شواهد متقنی مبنی بر گناهکار بودن وی نیز ارائه شود، به مثابه طرح های توطئه ای در نظر می گیرند که هدف اصلی آن ها آسیب زدن به کلیت حزب جمهوری‌خواه است.

درست به همین دلیل است که در ماه های اخیر شاهد آن بوده ایم که هر مرتبه افشاگری و یا پرونده قضایی جدیدی علیه ترامپ مطرح شده، هم حامیان حزب جمهوری‌خواه و هم سیاستمداران و رسانه های متحد با آن همگی یکصدا در پسِ ترامپ بسیج شده اند و از او حمایت  کرده اند. جالب است که حتی رقبای نزدیک ترامپ در جریان انتخابات درون حزبی حزب جمهوری‌خواه نیز(نظیر ران دی سانتیس) به صورت قاطع از ترامپ در برابر رسوایی های مختلف مطرح شده علیه او حمایت کرده اند.

از این چشم انداز، ترامپ با موفقیت توانسته خود را به هویت جمعی و خط قرمز حزب جمهوری‌خواه تبدیل کند. در این چهارچوب، نابود شدن ترامپ به معنای نابودی حزب جمهوریخواه و البته پیروزی دموکرات ها خواهد بود. مساله ای که به هیچ عنوان برای حامیان حزب جمهوری‌خواه قابل پذیرش نیست.

2: ترامپ و استفاده فرصت طلبانه از جهت گیری‌های جدید در حزب جمهوری‌خواه

بسیاری از تحلیلگران حوزه سیاست داخلی آمریکا تاکید دارند که از زمان روی کار آمدن ترامپ به قدرت در آمریکا، حزب جمهوری‌خواه به مراتب راست گرا تر و حزب دموکرات نیز چپ گرا تر شده است. در واقع، هر دو حزب به نوعی دچار افراط گرایی در جهت گیری های سیاسی خود شده اند. در این فضا، ترامپ به عنوان سمبل افراط گرایی با محرک های اصولِ مطلوب جریان راست افراطی در آمریکا که نمودهای خود را در قالب رویکردهای مختلفی نظیر تاکید بر نژادپرستی و اسلام هراسی و مقابله با مهاجران نشان داده، عملا به فردی تبدیل شده است که نزدیکترین قرابت را با افکار و رویه های راست گرایانه کنونی حزب جمهوری‌خواه دارد.

رویکردی که در کلیت خود به نحو قابل ملاحظه ای در میان حامیان حزب جمهوری‌خواه نیز جا افتاده است. از این رو، کاملا طبیعی است که می بینیم اقبال به ترامپ در سال های اخیر افزایش یافته که کاهش نیافته است(در درون حزب جمهوری‌خواه).

3: جذابیت برَند ترامپ برای جمهوری‌خواهان

دونالد ترامپ در سال های اخیرِ کنش و فعالیت های سیاسی خود، رویکردهایی را از خودش نشان داده که تا حد زیادی برای حزب جمهوری‌خواه و حامیان آن جذاب بوده است. در این رابطه جالب است که اخیرا نشریه "دیلی‌بیست" در گزارشی تاکید کرده که ترامپ برای حزب جمهوری‌خواه شبیه به کوئینتین تارانتینو در عالم سینما است.

هر دو، نوعی اصالت جذاب ولو در برخی موارد منفی را برای خودشان ایجاد کرده اند و عجیب اینکه تقلید و پیروی از آن ها نیز به یک مساله جذاب برای حامیانشان تبدیل شده است. از نگاه نشریه دیلی بیست، همانطور که تارانتینو به قواعد سینمای کلاسیک آمریکا متعهد است و در عین حال، نقطه عطف های قابل ملاحظه ای را در تاریخ سینمای هالیوود با تولید آثاری نظیر "داستان عامه پسند/Polp Fiction "ایجاد کرده، دونالد ترامپ نیز عملکرد مشابهی را از خود نشان داده است. کما اینکه اساسا می توان ادعا کرد که از زمان پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا تا به امروز، او زلزله ای بزرگ را چه در حزب جمهوری‌خواه و چه کلیت معادله سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در آمریکا ایجاد کرده است.

در عین حال، رویکردهای پوپولیستی وی نیز مزید بر علت شده اند و سبب گشته اند که میزان حمایت ها از وی در درون حزب جمهوری‌خواه، علی رغم شمار قابل ملاحظه ای از افشاگری هایی که علیه وی مطرح شده و می‌شوند، افزایش یابد.

4: ترامپ و نوستالژی آمریکای بزرگ!

در نهایت باید گفت که ترامپ چه در دوران حضور خود در قدرت و چه پس از آن، همواره با طرح مسائل پوپولیستی و اتخاذ رویکردهای مقتدرانه چه در عرصه سیاست داخلی و چه سیاست خارجی آمریکا، عملا خودش را به نوستالژی آمریکایِ بزرگ و قدرتمند در ذهن بسیاری از آمریکایی ها مخصوصا حامیان حزب جمهوری‌خواه تبدیل کرده است.

در این فضا، شعار مشهور وی که تاکید داشت: "بار دیگر عظمت و شکوه را به آمریکا بازگردان"، در ذهن بسیاری از افکار عمومی آمریکا نقش بسته و البته که آمارهای قابل توجه ایجاد شغل در آمریکا توسط دولت وی و برخی آمارهای اقتصادی قالب ملاحظه دیگر(پیش از پاندمی کرونا)، بسیاری از طیف های اجتماعی در جامعه آمریکا را در شرایط کنونی که اقتصاد آمریکا در ماه‌های اخیر با افزایش نرخ تورم رو به رو بوده و در حال تجربه کردن تبعات منفی پاندمی کرونا و جنگ اوکراین در حوزه اقتصادی است، قانع کرده که تنها بازگشت ترامپ می تواند بار دیگر قدرت و شکوه اقتصادی را به آمریکا بازگرداند.

به بیان ساده تر، بخش هایی از افکار عمومی در آمریکا عملا نوستالژی کسب شکوه و عظمت کشورشان و تقویت رفاه و وضعیت اقتصادی خود را با وجود فردی نظیر ترامپ تصور می کنند. مساله ای که توضیح می دهد چرا محبوبیت ترامپ پس از پرونده ها و افشاگری های قضایی که اخیرا علیه او مطرح شده، نه تنها کم نشده بلکه افزایش نیز یافته است.

منبع: فرارو

کلیدواژه: دونالد ترامپ حزب جمهوریخواه پرونده قضایی ترامپ قیمت طلا و ارز قیمت موبایل حامیان حزب جمهوری خواه حزب جمهوری خواه دونالد ترامپ مساله ای مطرح شده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۳۰۲۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ترامپ سر به سر ایران خواهد گذاشت؟ /هشدار رسانه اصلاح طلب به دولت رئیسی درباره ۲ خطر در کمین ایران

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی نوشت؛

مجلۀ آمریکایی تایم در گفت‌وگویی اختصاصی با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری پیشین و شاید آیندۀ آمریکا از او دربارۀ برنامه‌های دورۀ دوم در صورت پیروزی پرسیده است. از این مصاحبه چنین برمی‌آید که از آنچه در دورۀ اول انجام نداده نه‌تنها پشیمان نیست که قصد دارد با قاطعیت ادامه دهد و این بار بی‌ملاحظات قبلی و حتی سخن از تلافی هم به میان آورده است.

بازگشت ترامپ به‌عنوان یکی از جدی‌ترین خطرات برای اروپا هم مطرح شده و از این رو تنها ایران در معرض تهدید او قرار ندارد و اگرچه هنوز با قاطعیت نمی‌توان گفت بازگشت او قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همه‌شان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست.

مهمترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی می‌سازد چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیاندیشند:

نخست اینکه به احتمال زیاد تکلیف اوکراین را یک‌سره می‌کند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. حال با تسلیح و تجهیز بیشتر یا توافق با روسیه اما این وضع بعید است ادامه یابد. در این حالت ایران نمی‌تواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادی‌ای که دولت به آن می‌بالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمی‌توانند هم‌زمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند و محدودیت‌های بندر درگیر جنگ را جای دیگر باید جبران کنند. پس مهمترین آسیب ایران می‌تواند کاهش فروش نفت باشد آن هم نه به خاطر منتفی شدن برجام که به سبب تعیین تکلیف جنگ اوکراین.

نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلوست و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. چگونه؟ اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه به‌گونه‌ای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد: اوکراین.

به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این بود که بعد از مرگ شاه ادامه گروگان‌گیری آمریکایی‌های شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد.

دکتر ابراهیم یزدی و شیخ محمد منتظری نمایندگان تهران و نجف‌آباد تأکید داشتند استمرار ریاست‌جمهوری جیمی کارتر به سود ماست نه روی کار آمدن رونالد ریگان ولی تفکری که باور داشت تفاوتی با هم ندارند رفتاری وارونه داشت و کاری کردند که نه‌تنها ازاین برگ به سود ایران و کارتر استفاده و او وام‌دار جمهوری اسلامی در دوره دوم نشود بلکه به عکس درست روزی گروگان‌ها در فرانکفورت تحویل فرستادگان واشنگتن شدند که پیروزی ریگان مسجل شده بود و در پی آن سه دورۀ پیاپی کاخ سفید در اختیار جمهوری‌خواهان بود (دو دوره ریگان و یک دوره بوش پدر).

در حال حاضر ایران نمی‌تواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد مگر آنکه نقش ویژه‌ای در غزه یا اوکراین ایفا کند اما باید برای فردای احتمالی ترامپ سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد و اگر نه برتری که انتفاع. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامه‌ها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاه‌های آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینی‌ها همه جا برخاسته است.

مهمترین مراقبت و هوشیاری وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبه‌روییم و در اوکراین در اندازه‌ای کمتر. مراد از سه گل در اینجا برتری در سیاست خارجی و تغییر موازنه قدرت است.

۲۷۲۱۸

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902918

دیگر خبرها

  • ترامپ سر به سر ایران خواهد گذاشت؟ /هشدار رسانه اصلاح طلب به دولت رئیسی درباره ۲ خطر در کمین ایران
  • آنچه دربارۀ دیکتاتوری گفتم جدی نبود- ترامپ
  • افزایش کمک‌های مالی برای کمپین انتخاباتی ترامپ
  • ترامپ دولت بایدن را به «گشتاپو» تشبیه کرد
  • مواضع متناقض سران غربی در برابر اتفاقات اخیر آمریکا + فیلم
  • ترامپ، دولت بایدن را با گشتاپو مقایسه کرد
  • افشاگری دستیار ترامپ در مورد رابطه با خانم بازیگر فیلم های ...
  • لشکرکشی وسط اتوبان تیم امنیتی دونالد ترامپ برای اسکورت به دادگاه | فیلم
  • دیدنی های امروز؛ از روز جهانی آزادی مطبوعات تا سفرهای تبلیغاتی ترامپ
  • طرح ترامپ برای حل مساله اوکراین